مرد بود , یه مرد
هوا سرده , سوز میاد , چهارشنبه شبِ و من تنهام !
از اتوبوس پیاده میشم , نگام کشیده میشه به اون سمت خیابون
پنج تا ادم خسته و یه تاکسی خطی
ته دلم خالی میشه , لعنتی چرا امشب انقدر خلوتِ
میترسم , از این تاریکی , از تنهایی ایستادن, از شخصی سوار شدن , از بوق زدن ها میترسم
میرسم بهشون , راننده داره مسافر ها رو تخمین میزنه
_ تو یه سرویس جا نمیشید میرم بر میگردم
گوشیم زنگ میخوره , بابامِ , ماشین تعمیرگاهِ , نمیخوام نگرانشون کنم
سلام , نه! یه خورده معطل شدم , هنوز از اتوبوس پیاده نشدم , برسم ماشین هست دلتون شور نزنه , باشه , خدافظ
رفت و برگشت این سرویس کمِ کم بیست دقیقه طول میکشه , هوا تاریکِ , دارم تنها میشم , سردمه و من میترسم
یه دفعه می ایسته , اونی که داره میره سمت صندلی جلو , روش و بر میگردونه و میگه
_یه نفر جا داره , شما برید من با بعدی میام
خوشحال میشم از تهِ دل , میدونم جای تعارف نیست
+مرسی , واقعا ممنونم
میخنده با نگاش تشویقم میکنه برم سوار شم
میخندم به روی این مرد نشناخته
به روی مردی که نه سینه ستبر داره , نه صدای کلفت و نه نگاه هیز
یه مرد واقعی که من و دل خوش میکنه به مردونگی هایِ باقی مونده
پ ن :این خاطره بر میگرده به دو سال پیش و من هر وقت به اون شب سرد فکر میکنم گرمم میشه !
با عرض سلام و احترام
مطالب وبلاگتان بسیار عالی و مورد پسند بود.گروه مدرسین پایتخت کلیه ی سوالات امتحانی مدارس،کنکور،دانشگاه های دولتی و آزاد را به صورت رایگان برای دانلود شما قرار داده و توسط متخصصین فعال کارشناسی ارشد و دکترا از دانشگاه های برتر کشور در تمام ساعات شبانه روز آماده خدمت رسانی به شما عزیزان می باشند.در ضمن باعث افتخار ماست که لینک سایت گروه مدرسین پایتخت را در وبلاگتان ببینیم.
با سپاس فراوان
گروه مدرسین پایتخت.