دکه آکو

سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز/مرغ دلم ز سینه پریدن گرفت باز (مولانا)

دکه آکو

سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز/مرغ دلم ز سینه پریدن گرفت باز (مولانا)

دکه آکو

دکه ای بالای کوه پشت افق
دکه ای چوبین ،سیمرغ دکه چی
اندکی باران, سروی سبز,گلی اهلی در همسایگی
هور بانو در حال طلوع
همه حاظر همه ناظر ,دوستی دست شماست

*سیمرغ یکی از معانی اسم ساینا است
*آکو به معنای قله کوه است

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

اتشش بس است

دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۲۳ ق.ظ

من و گذشته نمک سودم 

حالِ لم داده ام و 

اینده نامعلولمم

فعلا

در صلحیم … !

۴ نظر ۲۸ تیر ۹۵ ، ۰۱:۲۳
ساینا

اینده نگری

جمعه, ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۵۳ ب.ظ

میگفت نمیخوام بگم ادم آینده نگری ام

ولی  تو مو میبینی و من ریزش مو 


۱۸ نظر ۱۸ تیر ۹۵ ، ۱۵:۵۳
ساینا

جهان

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۰ ق.ظ

چشمت که ببندی 

جهان تیره و تار است

وقتی که گشایی

جهان ،تیره و واضِح

۱۸ نظر ۱۳ تیر ۹۵ ، ۰۲:۱۰
ساینا

قرار بود ...

چهارشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۲۶ ق.ظ

_ ارزشش و داشت ؟

+ چی ؟!

_ هدفت و میگم ارزش این همه سختی و داشت ؟

+ قرار بود داشته باشه .. !

۲۱ نظر ۰۹ تیر ۹۵ ، ۰۲:۲۶
ساینا

باز میخندیدی

جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۸ ب.ظ

کاش شعر تازه ای در راه بود 

دلِ من با آن نگاهت رام بود 

لبِ من شعر میخواند

چشم تو میخندید

سخنم رَم میکرد 

زلف تو شَر میشد 

شعر ها شِر میشد

لب تو میخندید 

حرف ها گم میشد 

این خیالم با او !

باااز تو می ماندی و من

نظرت ؟ نذر کردم

خرمن زلف تو را تَش بزنم که دگر شَر نشود شعر مرا شِر بکند

کاه دلم کُه بکند

باز میخندیدی ...

شعر هم فایده نداشت دلِ من رام نبود

۱۵ نظر ۰۴ تیر ۹۵ ، ۲۱:۵۸
ساینا