چه کنم ؟

باز تو میخندیدی …

تو بگو من چه کنم ؟!

من از این روی گشاده به کجا شکوه کنم ؟

خلوتم را خلوت کن !

تو که امدی دلم را نسپردم به چشت

دلِ من ساکت و سرد

چشم تو شَر و شلوغ

راستش ترسیدم

این زنِ پیر و کهنسال دلم 

خر بشود 

سر ظهری بزند توپ چشت را بدرد !!!

مالکیت معنوی

این متنای کپی شده نه ارزش خوشحالی من و داره بابت خوب بودن احتمالیش و نه حتی ارزش نارحتیم و داره بابت دزده شدنش

فقط من و یاد اخبار اختلاس میندازه بهت میگه از کجا و چقدر و چه جوری دزدیده شده ولی نهایتا دستت به هیچ جا بند نیست ：))

گل من ：))

گلی اهلی در همسایگی ...

اهلی بودنش را بگذارید به حساب رویای صادقه ام

خشک بود , سبز شد و گل داد !

پ ن ：نوشته گوشه وبلاگ را بخوانید

عکس سلفی است