دکه آکو

سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز/مرغ دلم ز سینه پریدن گرفت باز (مولانا)

دکه آکو

سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز/مرغ دلم ز سینه پریدن گرفت باز (مولانا)

دکه آکو

دکه ای بالای کوه پشت افق
دکه ای چوبین ،سیمرغ دکه چی
اندکی باران, سروی سبز,گلی اهلی در همسایگی
هور بانو در حال طلوع
همه حاظر همه ناظر ,دوستی دست شماست

*سیمرغ یکی از معانی اسم ساینا است
*آکو به معنای قله کوه است

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

فقط قصاص

دوشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۴۴ ب.ظ

                    

دور همیامون پُر بود از حرف های چرت و بی سَر و ته

اون روز هم استثنا نبود , یادم نمیاد حرفمون از کجا شروع شد که با سوال غزل ادامه پیدا کرد 

بچه ها اگه یکی از عزیزانتون مثلا باباتون و بکشن چه کار میکنید ؟ عفو یا قصاص ؟

بعضی ها حکم به عفو میدادن و بخشنده بودنشون و  به رُخ میکشیدن , بعضی ها هم فحش میکشیدن رفته و مونده غزلُ با طرح این سوالش...

این وسط فقط شقایق بود که حکم قطعی قصاصُ صادر کرد ، بی برو برگرد هم حرفش سَرِ قصاص بود !

و حیف که  دنیا بد جور کمر همتُ برای اثبات راستگو بودن شقایق بست...

یکسال هم از تنفس دادگاهمون نگذشته بود که خبر رسید پدر شقایق فوت کرده , اون هم نه یه مرگ معمولی , مرگی از نوع قتل و مفقود شدن ماشین!!!

قاتل پیدا شد ...

یک مردِ ... ، روانی که نمیتونم بگم ,  تمام آزمایش ها سلامتِ روانیش و تایید کردن ! 

بی وجدانی که به دو پسر بچه تجاوز کرد ,جوونیُ  با چاقو کشت , یه گلوله هم شد سهم بابای شقایق

بگم هدف , انگیزه یا که نظر ؟!

خلاصی آدم ها از زندگی بود...

درخواست عفو کرد در حالی که از کارش پشیمون نبود 

در خواست عفو کرد و اعدام شد!

شقایق :فقط قصاص

توی اون دورهمیا حرفای خوب هم زیاد زدیم ,از موفقیت و پیشرفت هم زیاد گفتیم  ولی  حیف  که اثبات این حرف در اولویت قرار گرفت 

حیف و صد حیف ....

۹۴/۱۰/۲۱
ساینا

نظرات  (۷)

حتی تصور قتل هم سخته
پاسخ:
کاش برای همه همین جوری بود
میگفت اگه ازاد بشم بازم به کارم ادامه میدم!
۲۱ دی ۹۴ ، ۱۵:۴۹ مترسک ‌‌
هعی... :(
خدا پدر دوستتون رو رحمت کنه و به خود دوستتون و خانوادشون هم صبر عطا کنه و اون ملعون رو هم خدا لعنتش کنه...
پاسخ:
خدا بیامرزتش ...
خواسته توی بارون با سوار کردن یه بنده خدا صواب کنه کباب شد
چند تا خانواده رو نابود کرد !!
الهی امین
۲۱ دی ۹۴ ، ۱۶:۰۲ فاطیما کیان
شقایق زیاد خودش رو توی اون جو تصور کرده بود که اگر پیش اومد حتما بگه قصاص , یک جور جذب انرژی منفی بود اما روح پدرش شاد باشه و خدایش بیامرزتش ...
پاسخ:
نمیدونم بگم با حرفت موافقم یا نه , چون واقعا نمیدونم!
روحش شاد 
پدر غزل جای مثنوی، یک شعر کوتاه شد.
پاسخ:
فکر کنم اشتباه متوجه شدی دلارام جان
پدر شقایق فوت کرد ...
۲۱ دی ۹۴ ، ۱۶:۲۰ روز خوش رو باید ساخت
:|
پریشان بود
پاسخ:
متاسفانه... :((
دنیا نغهم ترین بچه ی کائناتِ ، احمق هیچ وقت درست تصمیم نمیگیره..
پاسخ:
هیچ وقت , فقط بلده حال ادم و بگیره...
ساینا جانم هر روز تغیراتی میبینم :)
کامنتا رو بستی بانو؟
پاسخ:
تنوع طلبم :)
نه , فقط برای این پست بسته شده مهرا جان